مسئله یادگیری در فضای آموزشی از دیرباز مورد توجه اندیشمندان و صاحب نظران تعلیم و تربیت بوده است. محیط آموزشی به عنوان بستری که در آن فرآیند یادگیری و آموزش صورت میگیرد، نقشی اساسی در کیفیت این فرآیند ایفا میکند. در این میان، طراحی مدارس و فضاهای آموزشی از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطالعات نشان میدهند که طراحی مناسب فضاهای آموزشی میتواند بر جنبههای مختلف یادگیری دانشآموزان، از جمله افزایش تمرکز، خلاقیت، انگیزه و در نهایت ارتقای کیفیت یادگیری، تاثیر قابل توجهی داشته باشد. در حالی که توجه به طراحی کلاسهای درس به عنوان فضای اصلی آموزش متداول است، اما اهمیت فضاهای باز و نیمه باز در مدارس کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این فضاها که شامل حیاط مدرسه، باغچه، زمین بازی و ... میشوند، فرصتی برای تعامل دانشآموزان با طبیعت و تجربه عناصر طبیعی را فراهم میکنند. در این پژوهش از روش تحلیل داده بنیاد برای استخراج نظریهای مبتنی بر تجارب و نظرات خبرگان در زمینه آموزش و پرورش و معماری استفاده شده است. برای این منظور، با ۱8 نفر از خبرگان مصاحبههای عمیق انجام شد و دادههای حاصل از مصاحبهها با استفاده از روش کدگذاری تحلیل شدند و منجر به یک نظریه زمینه ای در این موضوع شدند. نظریه نهایی مستخرج از مدل داده بنیاد نشان داد که استفاده از چه عناصر طبیعی در طراحی فضاهای باز و نیمه باز مدارس میتواند بر کیفیت یادگیری دانشآموزان در ابعاد مختلف اثر گذار باشد. حضور عناصر طبیعی از جمله آب، خاک، درختان، جانوران و سایر المانهای طبیعی در فضاهای باز و نیمه باز مدارس و به خصوص حیاط مدارس از جمله عوامل احصا شده در نظریه نهایی پژوهش است