دستیابی به معماری باهویت، موضوعی بسیار پر اهمیت در معماری معاصر ایران است. در حال حاضر، تلاش برای حرکت به سوی معماری باهویت در معماری و شهرسازی معاصر ایران، به منظور پاسخگویی به نیازهای معنوی انسانها، در کنار نیازهای مادی آنان، صورت میگیرد. نیاز به بازتاب هویت در معماری، امروزه به خواستهی عمومی و فراگیر تبدیل شده است. در این زمان، هویت به عنوان یک مقوله اساسی در کشور بسیار مهم است. هدف این پژوهش بررسی خانههای مسکونی مدرن طراحی شده در دو دوره پهلوی و بعد از انقلاب اسلامی است، با تمرکز بر اصول معماری ایرانی که توسط دکتر محمد کریم پیرنیا ذکر شده است، از جمله درونگرایی، نیارش، خودبسندگی، پرهیز از بیهودگی و مردمواری. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای و مقالات مربوطه، انجام شده است. به منظور بررسی و انطباق این خانههای مسکونی با اصول معماری ایرانی ذکر شده، هشت خانه مسکونی از دورههای پهلوی و بعد از انقلاب اسلامی برای تحلیل انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که هیچ یک از این خانههای مسکونی به صورت کامل تمامی مولفههای معماری ایرانی را رعایت نکردهاند. به ویژه، مشاهده میشود که عدم رعایت مولفه مردمواری در این نمونهها بسیار چشمگیر است، زیرا ارتفاع تمامی ساختمانها بیش از یک طبقه است و مقیاس انسانی در آنها از بین رفته است. به طور مشابه، اصل تقارن در بحث نیارش معماری ایرانی در این خانهها حذف شده و در اکثر موارد از اصل تعادل استفاده شده است. در طراحی این نمونهها، توجه به سلسله مراتب عاملی مهم بوده است. همچنین، ایجاد حس خلوت و جدایی عرصه خصوصی خانه، و در نتیجه ایجاد حس محرمیت، از سایر مولفههای معماری سنتی ایرانی بیشدت اهمیت دارد. اما به طور کلی، مشخص است که معماری ایرانی تحت تأثیر موج مدرنیته، در مرور زمان، از اصل خود فاصله گرفته است.