باستان شناسی و توجه به شکل و نوع زندگی و روابط جوامع باستان بدون توجه و دقت به ویژگی های محیطی و جغرافیای خاص منطقه مورد پژوهش و نیز تغییرات به وقوع پیوسته در چشم انداز طبیعی جامعه امکان پذیر نیست و عدم توجه به این ویژگی ها باعث ناقص شدن مطالعات و نیز اخذ نتایج اشتباه خواهد شد. از جمله مناطقی که ویژگی های جغرافیایی تأثیری به سزا در روند مطالعات باستان شناسی دارد، جلگه سبز شمال ایران و به اصطلاح دقیق تر محدوده ی محصور بین دامنه های شمالی البرز و سواحل جنوبی دریای مازندران است. این محدوده که امروزه سه استان شمالی کشور، یعنی استان های گلستان، مازندران و گیلان را در بر می گیرد تحت تأثیر این دو عارضه ی جغرافیایی یعنی دریای مازندران در شمال و رشته کوه البرز در جنوب، شرایطی خاص را تجربه و برای ساکنان ایجاد کرده است. از سوی دیگر این منطقه یکی از مسیرهای باستانی است که امکان اتصال شرق و غرب فلات ایران به یکدیگر را میسر می سازد اما در روند مطالعات باستان شناسی ایران توجه چندانی به آن نشده است. این عدم توجه تا حد زیادی متأثر از عدم کشف محوطه های باستانی در منطقه است که این مسأله، ناشی از عدم وجود سکونت در دوره های باستان نیست بلکه ناشی از کشف نشدن و یا حتی میسر نبودن کشف محوطه های باستانی در برخی نقاط آن است. کشف نشدن محوطه های باستانی در بخش جلگه ای و به خصوص در بخش شرقی یعنی محدوده ی استان های گلستان و شرق مازندران ناشی از تغییر سطح آب دریای مازندران و پس روی و پیش روی خط ساحلی در دوره های مختلف است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در دوره ی مورد بحث این مقاله که ارتباطات فرامنطقه ای بسیار زیاد بوده و محوطه هایی نیز در شمال ایران کشف شده اند که احتمالاً له عنوان مراکزی مهم در مبادلات منطقه ای و فرامنطقه-ای نقش داشته اند، ناشی از مدفون شدن تعدادی از این محوطه ها در زمان پیش آمدگی آب دریای مازندران است نه عدم وجود این محوطه ها.