هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش کنش جمعی روزنامهنگاران در توسعه و تحول مطبوعات و شناسایی مکانیسمهای کُنشگری در محیطهای مختلف، متاثر از "فضاهای گفتمانی" و "روابط اجزا" در نهادهای صنفی است. نتایج بیانگر آن هستند که روابط «غیریتسازانه» با سایر نهادهای قدرت در حوزهی عمومی، جای خود را به روابط با «همکاران» در تشکلهای صنفی مطبوعاتی میدهد، که اغلب امکان دستیابی به «اجماع» برای برداشتن گامهای لازم و کنشهای جمعی موثر برای توسعه را، از میان برده و یا بسیارکاهش داده است. همچنین فرآیندهای توسعهی ناپایدار مطبوعات در ایران به ویژه در مجموعهها و انجمنهای صنفی دچار فقدان «روابط موثر اجزا»ست، که نهادسازی کنش جمعی را با مشکل مواجه میکند. «منابع هویتی» و «حرفهیی» به «منابع مادی» پیوند ندارد و از اینرو نمیتواند به «اقدامات هژمونیک» و شکلگیری«عاملیت نهادی» که برای تثبیت گفتمانهای توسعه لازم است منجر گردد. این پژوهش با محوریت مفهوم «کنش جمعی»، با رد آندسته از دیدگاههای رایج در تحلیل مُعضل توسعهنیافتگی مطبوعات در ایران که به ارائهی راهحلهای بالا به پایین میپردازند، براین باور است که فقدان شکلگیری «عاملیت نهادی» از مسیر نهادهای صنفی، که با حضور همهی کنشگران مطبوعاتی امکانپذیر است؛ حلقهی گمشدهی توسعه نیافتگی مطبوعات در ایران است.