هدف از این پژوهش ارائه نگرشی اندشه شناختی و متدولوژیک به آراء خواجه نصیرالدین طوسی در دوران حمله مغول به ایران وسقوط بغداد که منجر به اضمحلال خلافت و سلسله عباسی گردید ،می باشد. پژوهشگر می کوشد تا بر اساس روش جستاری توماس اسپریگنز مراحل مساله بودن یا نبودن، دلیل شناسی؛ آرمان شناسی و راه حل شناسی ، داده ها و شواهد را سازماندهی نظری کند. فرضیه مهم از این چارچوب مفهومی این است که عوامل منجر به نظرات سیاسی خواجه کدام و آرمان او برای استفاده از قدرت و نفوذ خود در دربار مغولان برای رسیدن به آن ،چه بوده است. تقارن اندیشه ها و منافع و نیز پویایی نگرشها و رفتار های حاکمان وقت ایران از دورنمایه های این پژوهش می باشد.