در اداره ی جوامع بشری آن چھ کھ بیش از سایر امور، آموزه ھای اجتماعی و حکومتی را بھ خود معطوف اشاره کرد کھ در تلاش بود تا ،«( جان رالز » است. از میان اندیشمندان لیبرال می توان بھ « عدالت » نموده مقولھ مھم و بنیادین بھ گونھ ای اصول لیبرالیسم و آرمان عدالت خواھی را جمع نموده و راھی برای جلوگیری از نابرابری بیابد. در میان متفکران و اسلام شناسان بزرگ معاصر، شھید بھشتی بھ دلیل آشنایی بیشتر با دنیای جدید و ارائھ نظریھ عدالت در نظام اسلامی قابل توجھ است. این نوشتار در صدد پاسخ بھ این پرسش است کھ در آراء جان رالز و سید محمد حسینی بھشتی بھ مسالھ عدالت چگونھ توجھ می گردد؟ و بیان عدالت در اندیشھ این دو اندیشمند چگونھ است؟ فرضیھ ھای بحث بر اساس نوع نگرش ھریک بھ ھستی و جھان در چند قالب قابل طرح است: اگر در یک مقطعی از » - شھید بھشتی در جامعھ اسلامی، زیربنای ھمھ عدلھا را اخلاق می داند، بھطوری کھ زمان دیدیم کھ عدل اخلاقی را باید قربانی کنیم تا بھ عدل اجتماعی یا عدل اقتصادی برسیم، حق نداریم اولویت را بھ عدل .« اقتصادی و اجتماعی بدھیم و عدل اخلاقی را قربانی کنیم - رالز از بین پارادایم ھای مختلف فکری ، فلسفھ اخلاق کانت را بھ عنوان مبحثی قابل توجھ برای احیای اصولی لیبرالیسم انتخاب کرده و از عناصرکانتی مانند آزادی انسان و عامل اخلاقی، استفاده نموده و نقطھ عزیمت خود را نقد مکتب فایده گرایی قرار داده است.