زنان و مادران بهعنوان نیمی از حرم جمعیت جامعه و اول مربیان سهم شایانی در تربیت و اثرات سیاسی اجتماعی دارند. امام خمینی )ره( معتقد بودند اول جامعهپذیری افراد در خانواده - صورت میپذیرد. زیرا مادران و همسران با دارابودن عواطف و ظرافتهای روحانی، دارای چنان قدرت نرمی هستند که بهعنوان نخستین آموزگار و انسانساز آن واقعی تأثیرات شگرفی در معماری شخصیت و شکلگیری خانواده و جامعه سالم که سلامت حکمرانی و سیاستگذاری را تضمین میکند دارند. ازاینحیث با وقوع انقلاب اسلامی بهعنوان مهمترین رویداد قرن بیستم که مادران و زنان سهم زیادی در به ثمر نشستن آن داشته و تحولات ژرفی در شأن تربیتی و حکمرانی جامعه زنان حاصل کرد، امام معتقد بود دشمنان با دانستن این جایگاه در صدد تغییر موازنه به نفع خود و اثرگذاری و تضعیف مقام تربیتی و انسانساز هستند. بنا بر این واقعیتها در صدد پاسخ به سؤال: زنان و خانواده در مکتب امام خمینی )ره( چه جایگاهی در تعالی سیاستگذاری و حکمرانی دارند؟ بنا بر این فرضیه که امام برای زنان بهعنوان مربی تربیتی، انسانسازان و گاهواره پرورش فرزندان سالم که تضمینکننده بقای تمدن اسلامی است نقش کانونی و محوری قائل هستند؛ سعادت و شقاوت جامعه، کیفیت حکمرانی و سیاستگذاری را وابسته به اصول تربیتی و مرشدی زنان )مادران( و خانواده نسبت دادند. در این نوشتار به روش تبیینی توصیفی و تحقیقات کتابخانهای، - مجلات، فصلنامهها و مقالات در پی پاسخ به سؤال و اثبات فرضیه هستیم .