دولت پریبندال بهعنوان یکی از مصادیق دولتهای فاسد، گون های از دولت است که در آن نخبگان قدرت و کارگزاران حکومت، حقوقی مازاد بر حقوق خود را در سطح سیستم سیاسی مطالبه م یکنند. اساساً دولت پریبندال محصول عواملی چون ادراکات ذهنی نخبگان و اعتماد و فرهنگ آمریت –تابعیت در سطح فرهنگی، مشروعیت و ایدئولوژی در سطح سیاسی و رانتیریسم و دولت بزرگ در سطح اقتصادی است . مقاله حاضر بر این پرسش اصلی تمرکز م یکند که پیامدهای دولت پریبندال در ایران در زمان پهلوی دوم چیست؟ فرضیه مقاله پیامدهای چنین دولتی را در دو سطح، پیامدهای فردی و پیامدهای سیستمی جس ت وجو م یکند. ارائه م یشود. » ریچارد ژوزف « و تئوری دولت پریبندال » ماکس وبر « چارچوب نظری مقاله با الهام از آرای در مدل تحلیلی مقاله دولت پریبندال بهعنوان متغیر مستقل و پیامدهای آن در سطوح فردی و سیستمی بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته م یشوند. به لحاظ روشی، نوع تحقیق کیفی و رویکرد مقاله توصیف ی–تحلیلی و روش تحقیق مبتنی بر تحلیل کتابخانهای- اسنادی است. یافتههای مقاله حاکی از آن است که دولت پریبندال در سطح فردی منجر به الیناسیون یا ازخودبیگانگی و در سطح سیستمی منجر به ظهور پنج نوع بحران مشروعیت، کارآمدی، هویت، انباشت و هژمونی خواهد شد .