زبانِ فارسی شناسه ی فرهنگیِ ایرانیان است که در گذر زمان، با پدیدارهای دگرگون ساز روبه رو بوده است. هدف این نوشتار شناختن برخی پدیده های زبانی است که هم اینک، در هستیِ زبانِ فارسی پدیدار شده اند. ره یابیِ لجام گسیخته ی واژگانِ بیگانه به درونِ سامانِ زبانِ فارسی و شکسته و نادرست نویسی ازاین دست پدیده ها هستند که در این نوشتار «توده» نامیده می شوند. مقاله با کاربستِ روشِ توصیفی – تحلیلی و نشاندنِ این گفتار بر بسترِ دو دیدگاهِ بینشورانه: «کیستی – همبسته سازیِ زبان» و «پیشامدهای بدخیم»، در پیِ پاسخ به این پرسش است که: «چرا می توان این توده ها را بدخیم نامید؟» برای پاسخ ، این انگاره آزموده می شود که: «این توده ها ایست ناپذیرند، گشودنشان دشوار است و پیامدهای ناگوار دارند؛ پس برای درمانِ آن ها، بازاندیشی بایسته است.» فرجامِ انگاره آزمایی، آنکه بسترهایی چندگانه، نهفته در پشتِ این توده ها، آن ها را پیش می رانند. این توده ها، به سرشت، پیچیده و سردرگم ساز هستند و از ساخت یابیِ هستیِ همبسته و کیستیِ راستینِ ایرانی جلوگیری می کنند و بی بازاندیشی و بهسازیِ ساختاری نمی توان آن ها را زدود.