چکیده: این مقاله اکتشافی و نظری-تحلیلی اصول سیاست گذاری هویت ملی را به منظور ارائه الگویی برای کاربست آن بر ایران، در چارچوب مسائل سیاستی بدخیم، طبق دیدگاه های ریتل و وبر و از منظر روند سیاست گذاری در ذیل مدل چرخه ای سیاست گذاری مطالعه می کند. پرسش اصلی مقاله این است که هدف، اصول و بنیان های لازم برای سیاست گذاری هویت ملی و دلالت های راهبردی آن برای ایران چیست؟ نوشته حاضر هدف اصلی سیاستگذاری هویت ملی را آفرینش مای جمعی متضمن ساختار بینش، کنش و احساس در قبال عناصر هویت ملی می شناسد که ریشه در زمین تاریخ، ارزش ها و هنجارها، نظام فکری و معرفتی جامعه دارد. مسئله های هویتی برآمده از تعامل تؤامان محیط داخلی و خارجی جوامع ، با ابتنا بر ذهنیت جمعی و مشارکت همگانی در دستور کار سیاست گذاری هویتی واقع می شود و از طریق سیاست گذاری اجتماعی دربرگیرنده، شهروند محور، عدالت پایه و مبتنی بر اصل شناسایی، فرایند اجتماعی کردن دایمی و کارکرد مطلوب ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تدوین، اجرا و سپس ارزیابی می شود. دلالت راهبردی چنین سیاستگذاری برای ایران تعقیب راهبرد مشارکتی و همکارانه، لحاظ بافتار تاریخی، ساختار اجتماعی، بنیان های فرهنگی و اعتقادی جامعه و کنش گری مسئولانه بازیگران آگاه و ملتزم به قواعد سیاستگذاری و عناصر هویت ملی و نیز تغییر رفتار شهروندان است.