این کتاب به سیر تطوّر و خاستگاه سیاست علم و مطالعات نوآوری می پردازد. همچنین می کوشد از طریق تحلیل مقاله های پراستنادی که سایر پژوهشگران به آن ها استناد کرده اند، به شناسایی نظام مند توسعه های فکری کلیدی این حوزه طی 50 سال گذشته بپردازد. این تحلیل نشان می دهد که حوزه نوظهور سیاست علم و مطالعات نوآوری چگونه در اواخر دهه 1950 و دهه1960 از طیف وسیعی از رشته ها بهره می برد و در گذر زمان، ارتباط آن با این رشته ها چگونه تطوّر یافته است. در اواسط دهه 1980، بخش های قابل توجه سیاست علم و مطالعات نوآوری به تدریج در حوزه منسجم تری تجمیع شد که بر پذیرش چهارچوبی اقتصادی تطوّری (یا نوشومپتری)، مدل تعاملی فرایند نوآوری و (کمی بعدتر) مفهوم “نظام های نوآوری” و دیدگاه منبع محور بنگاه متمرکز بود. این کتاب با بحث در مورد اینکه “آیا سیاست علم و مطالعات نوآوری در مراحل اولیه تبدیل شدن به رشته ای علمی است؟” پایان می یابد.