در تجربه چهار نسل سیاستگذاری نوآوری، تلاش های مستمری در محافل حاکمیتی و دولتی برای ارتقاء توان کشور در علم و فناوری و نوآوری مشاهده می شود که حکایت از وجود یک جریان پیوسته در سیاست گذاری و همچنین یادگیری سیاستی است. یکی از موضوعاتی که در تجربیات سیاستگذاری کشور جلب توجه می نماید غلبه رویکرد حمایتی به ویژه از جنبه هزینه کرد از بودجه عمومی و یا معافیت های از حقوق دولتی است. در سوی دیگر، جوامع برای ساختار بخشیدن به روابط خود محدودیت هایی را بر خویش تحمیل می کنند که دوام و قوام تعاملات سازنده را پیشتیبانی می کند؛ اما با حمایت از توسعه فناوری ها و تغییر ساختار صنایع توانایی این محدودیت ها دستخوش تردید خواهد شد و الزام در تغییر چارچوب نهادی از جمله محدودیت های رسمی (مقررات) برجسته خواهد شد. چرا که مقررات به عنوان ابزار اعمال قدرت مشروع دولت در تنظیم رفتار بازیگران اقتصادی است که رفاه جمعی جامعه را بیشینه کند. باری، این کتاب در جستجوی فهمی گسترده تر از مقررات در آستانه نسل پنجم سیاستگذاری فناوری و نوآوری در کشور، بهره مندی از ذخیره دانشی و نظری اندیشه ورزان برجسته دنیا و تدارک پاسخ به مسائل جاری بازیگران نوین و سنتی زیست بوم نوآوری نگاشته شده است.