اسطوره ها، باورها و فرهنگ ملت ها را می سازند و میان اعضای یک ملت ارتباط ایجاد می کنند. این اساطیر در سیر تاریخ بر باورها و عقاید افراد جامعه تأثیر می گذارند و همچنین از شرایط حاکم بر جامعه تأثیر می پذیرند. اساطیر در طول تاریخ گاه به دین، افسانه و یا داستان تبدیل می شوند. ارتباط دوسویه میان اسطوره و افسانه و داستان باعث می شود که تشخیص مرز میان آن ها نیازمند مطالعه و دقت بیشتری باشد. از دیگر سو اسطوره و هنر نیز همواره با یکدیگر در ارتباط بوده اند و برای ادامه ی حیات در میان ملت ها از یکدیگر بهره برده اند. مطالعه بر روی متن ها و مضامین اسطوره ای که مورد توجه هنرمندان و هنردوستان برای استفاده در خلق آثار هنری بوده اند از هدف های اصلی پژوهش پیش رو می باشد. سوال اصلی تحقیق این است که شیوه ی پردازش تصویری هنرمندان با توجه با متن ها و مضامین اسطوره ای چگونه در آثارشان انعکاس یافته است؟ هدف تحقیق، بررسی شیوه های پردازش تصویری متفاوتی است که هنرمندان مختلف برای بازنمایی تصاویر و مضامین اسطوره ای در فاصله ی زمانی قرن 6تا 13هجری قمری بهره برده اند. نتایج تحقیق حاضر نشان داده است که با بررسی آثاری که با توجه به مضامین و متن های اسطوره ای تصویر شده اند شیوه های پردازش تصویری بسیار متفاوتی در خلق آثار استفاده شده است و هنرمندان مختلف شیوه های بصری متفاوتی برای سازماندهی آثار خود به کار برده اند. شیوه های بصری که شامل تنوع استفاده از فیگورها و پیکره های در آثارشان، پرداخت متفاوت در تصویر پیکره ها و اجزای تصویری و از همه مهم تر استفاده از ترکیب بندی های متفاوت در بازنمایی روایت ها و متن های اسطوره ای می باشد. این تفاوت ها با وجود محتوای تقریباً مشابه در آثار مورد مطالعه قابل تأمل می باشند و نشانگر تفاوت شیوه های هنرمندان در پردازش تصویری آثارشان می باشد.