چکیده از سال74 13 که اولین بار الزام اتخاذ رویکردی منطقه ای در قبال مناطق کلانشهری کشور در قالب تهیه طرحهای مجموعه شهری و پیشنهاد ایجاد نظامهای مدیریت متناظر با آنها مطرح شد، درباره عقلانیت بنیادین نظامهای مدیریت و حکمروایی کلانشهری مطالعه ای مستقلی صورت نگرفته است. سوال اصلی این مقاله درباره استدلالهایی است که می تواند موجه کننده و مبیِّن منطقه گرایی کلانشهری در تهران باشد. بر اساس مرور استدلا لهایِ سه نظریه اصلی مرتبط با موضوع )منطقه گرایی سنتی، انتخاب عمومی و منطقه گرایی نوین( پنج قضیه و استدلال اصلی موجه کننده منطقه گرایی کلانشهری مورد بحث قرار گرفته و کفایت هر یک با توجه به بافتار خاص منطقه کلا نشهری تهران مورد تحلیل قرار گرفت. روش تحقیق استفاده شده در بخشهایی از کار که به ارزیابی کفایت استدلالهای نظری در بافتار تهران م یپردازد، بازنگری تحقیق و فراتحلیل، و در مورد ارائه شواهد تفصیلی برای استدلال پنجم، که به نظر عقلانیت مبنایی برای تبیین منطق هگرایی کلانشهری به حساب م یآید، روش تحلیل داده های ثانویه است. بر اساس یافته مقاله حاضر، زمین هسازی برای «افزایش ظرفیت برخورد استراتژیک با مسایل منطقه ای و ارتقای اثربخشی سیاستی »، نیرومندترین استدلال برای تبیین عقلانیت ایجاد ساختارهای ویژه مدیریت و حکمروایی منطقه ای در تهران است.