اتحادیه کمونیستهای ایران در سال1360ش با شکست مواجه گردید. مقاومت بخش نظامی آن(با نام سربداران)بهخصوص در روز شورش یعنی در ششم بهمن صرفا حدود هیجده ساعت برآورد شده است. این شکست اتحادیه خود به انشقاق جدی بین سازمان و رویاروییهای درونی انجامید؛ که خود از اهمیت حادثه مذکور و نتایج و پیامدهای کوتاه مدت و درازمدت آن در ابعاد و زمینههای مختلف حکایت دارد. حتی برخی بر این باورند که شکست سهمگین مذکور را میبایست در حقیقت به منزله پایانی بر نبرد مسلحانه بین اتحادیه و جمهوری اسلامی ایران دانست. شکست مذکور فراتر از یک شکست نظامی بود. زیرا که سازمان بسیاری از افراد وفادار و کادرهای خود را در جریان شورش از دست داد. پس از این رویداد اتحادیه کمونیستهای ایران عملا در مسیر انحلال و فروپاشی قرار گرفت. ضمنا حادثه ششم بهمن آمل را میتوان به عنوان یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران دانست که حتی در وصیتنامه سیاسی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نیز بدان اشاره شده است. منابع مخالف و از جمله هواداران این حرکت از آن به«قیام»و منابع داخلی از آن به«حماسه مردم آمل»یاد میکنند. حال دلائل و زمینههای این شکست بزرگ و در عین حال سرنوستساز خود برای محققان داخلی و خارجی بسیار حائز اهمیت خواهد بود. در همین راستا پژوهش با طرح این سئوال اساسی که دلائل و زمینههای سیاسی-نظامی شکست اتحادیه کمونیستهای ایران در حادثه ششم بهمن آمل کدام است؟ به روش تحلیلی به کالبدشکافی موضوع پرداخته است.