«منازعه» را می توان مفهوم محوری فعالیت های سیاسی و اجتماعی در دوره انقلاب قلمداد نمود. بر این مبنا جهت شناخت بهتر دو بازیگر سیاسی «حزب جمهوری اسلامی» و «سازمان مجاهدین خلق»، به طرح این پرسش اصلی پراخته شده که: شباهتها و تفاوتهای فهم این دو بازیگر از مفهوم منازعه چیستند؟ برای این منظور با استفاده از روش تحلیل استعاره ای، اصول و آموزه های هر دو بازیگر سیاسی تحلیل و در نهایت نویسندگان به این نتیجه رسیده اند که در گفتمانهای حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین خلق برای فهم منازعه از حوزههای مبدأ مشابهی مانند وسیله، جنگ، کمال، حق، عبادت، وظیفه، رستگاری، تطبیق و بقای اصلح استفاده شده، اما این تشابهِ حوزههایِ مفهومی سبب فهم مشابه از مفهوم منازعه نشده است. چون این تشکلها از دو استعاره بنیادی متفاوت برای فهم علل منازعه استفاده نموده و در نتیجه نوعی فهمی که از استعارههای مفهومی مشترک دارند، بسیار متفاوت می باشد.