مقاله حاضر به تحلیل استعاره ای علل و مفهوم مبارزه سیاسی از دیدگاه حزب جمهوری اسلامی اختصاص دارد. پرسش های مقاله عبارت اند از اینکه «اولاً علل مبارزه در جامعه انسانی در گفتمان حزب جمهوری چیست و ثانیاً در این گفتمان چه ادراک و فهمی از مفهوم مبارزه وجود دارد؟». برای پاسخ به این سؤالات فرضیه ای طراحی و آزموده نشده است. پژوهش از نوع کیفی است و با مفروض گرفتن نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون و روش شناسایی استعاره تلاش شده تا به پرسش ها پاسخ داده شود. نویسندگان به این نتیجه رسیده اند که حزب جمهوری اسلامی با رویکردی روان شناختی، دو گرایش درونی انسان ها یعنی افزون طلبی و خویشتن دوستی را عامل شکل گیری مبارزه در جامعه انسانی می داند که می توان با هدایت پیامبران ظاهری و باطنی (عقل) این گرایش های درونی را که منجر به نزاع و تضاد می شوند کنترل کرد و در نهایت به جامعه ای آرمانی رسید که در آن ظلم و ستم و در نتیجه مبارزه میان گروه های مختلف وجود نداشته باشد. فهم مبارزه در دیدگاه حزب با استفاده از ادراکاتی صورت می گیرد که ریشه در تجربیات روزمره مذهبی دارد و در این فهم حوزه های مفهومی مبدئی مانند جنگ، جهاد، وظیفه و تکلیف، فضیلت و کمال، ابزار و وسیله نقشی محوری دارند.