در این پژوهش سازوکارهای حمایت های دولتی و قانونی در جهت حفاظت و توسعه هنر و صنایع دستی با نگاهی تحلیلی و انتقادی مورد بحث قرار می گیرد. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی و به صورت کتابخانه ای انجام شده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از این است که نوآوری های هنری و صنایع دستی در نظام دولتی و قانونگذاری ایران منطبق با نظامات بین المللی به روز نیست.فرضا قانون حمایت از مولفین و مصنفین و هنرمندان مصوب 1348 می باشد که از آثار هنری در سه حوزه ی هنر های نمایشی و شنیداری، هنرهای ترسیمی و تجسمی و نهایتا هنرهای دستی و صناعی مورد حمایت می باشد. اما این حمایت در حوزه های با تناقضات،خلا های اساسی و قدیمی و منسوخ بودن و محدود بودن ظرفیت قانون همراه است. شایان به ذکر است این قانون صرفا از آثاری حمایت می کند که در ایران برای اولین بار منتشر شده باشد.نهایتا در حمایت از نوآوری های هنری و صنایع دستی میتوان از ظرفیت های قانونی چون قانون و قانون استفاده نمود لیکن به طور کلی حمایت از هنرهای صناعی و نوآوری های هنری با چالشهایی چونعدم حفاظت از نوآوری های هنری آتیه،انتقاد قدیمی بودن قوانین و مقررات،تناقض در نحوه حمایت و بدون دلیل بودن،عدم حمایت از آثار هنری بین المللی،غفلت و ناآگاهی از ساختار های حقوقی موجود روبه روست.