هدف: همهگیری کرونا منجر به ایجاد بحران گستردهای در زمینه سلامت جامعه و همچنین بحث صنایع و کسبوکارها شده است. در این راستا، صنعت تجهیزات پزشکی نقش حیاتی در مدیریت بحران و ارایه خدمات پزشکی داشت که با چالشهای فراوانی مانند مشکل در تامین مواد اولیه، تولید و توزیع محصولات و نوسان شدید در میزان تقاضا مواجه شد. از مهمترین مسایل در زنجیرهتامین تجهیزات پزشکی، مساله انتخاب تامینکننده است. در این پژوهش به مطالعه مساله انتخاب تامینکننده با در نظر گرفتن ابعاد مفاهیم نوظهور زنجیرهتامین بادوام و انقلاب صنعتی پنجم (مفاهیمی که پس از همهگیری کرونا بهشدت موردتوجه قرار گرفتند) پرداخته شده است. روششناسی پژوهش: در این پژوهش یک رویکرد تصمیمگیری ترکیبی فازی بهمنظور مطالعه مساله انتخاب تامینکننده بادوام با در نظر گرفتن ابعاد انقلاب صنعتی پنجم ارایه شده است. در مرحله اول، با بررسی ادبیات پژوهش و نظرات خبرگان، شاخصهای مساله تحقیق (معیارها و زیرمعیارها) استخراجشده و با روش بهترین-بدترین فازی وزن آنها محاسبه میگردد. در مرحله بعد، تامینکنندگان منتخب، با استفاده از روش ویکور فازی، مورد ارزیابی قرار میگیرند. همچنین برای نشان دادن استواری و اعتبار رویکرد پیشنهادی، نتایج آن با رویکردهای سنتی مقایسه میشود. یافتهها: در این پژوهش، شاخصهای اصلی مساله تحقیق شامل شش معیار و 34 زیرمعیار با توجه به ماهیت مساله تحقیق، موردبررسی قرار گرفته و وزن آنها محاسبه گردید. بر اساس نتایج بهدستآمده، علاوه بر معیارهای سنتی مانند هزینه و کیفیت، معیارهای دیگری ازجمله قابلیت اطمینان، قابلیت فنی، کنترل آلودگی و کاهش ریسک نیز بهعنوان معیارهای با اهمیت بالا موردتوجه قرار گرفتهاند. نتایج نشان میدهند که مدیران باید در بازارهای رقابتی و صنعتی مدرن امروز، توجه خود را از معیارهای سنتی به معیارهایی که به افزایش دوام و بهبود عملکرد سیستمهایشان کمک میکند، سوق دهند. اصالت/ارزش افزوده علمی: نتایج این پژوهش میتواند به مدیران صنعتی و سازمانی کمک کند تا تامینکنندگان بالقوه خود را بر مبنای ابعاد مهم و تاثیرگذار انقلاب صنعتی پنجم و زنجیرهتامین بادوام ارزیابی کرده و بهترین آنها را انتخاب کنند که میتواند بهطور قابلتوجهی منجر به بهبود عملکرد و کارایی کسبوکار آنها شود.