تا پیش از آغاز قرن بیستم، استفاده از دو مفهوم شهر و روستا و در معدودی موارد کلان شهر می توانست برای تشریح اشکال توسعه فضایی و سکونتی موجود آن زمان کافی باشد. اما توسعه و گسترش شهر نشینی قرن بیستمی موجب شکل گیری پدیده های نوینی در سازمان فضایی سرزمینی شد. امروزه حومه های شهری به عنوان سطحی بینابینی در سازمان فضایی شهر- منطقه، در نتیجه الگوهای توسعه ای مساله ساز و با علل،تبعات و ماهیت های مختلف که وابسته به زمینه ی مسلط اقتصادی- اجتماعی، سیاسی و محیطی حاکم بر هر منطقه کلان شهری است، در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه رو به گسترش هستند. در این سازمان فضایی، پدیده ارزش اضافی ارضی و مستغلاتی علت اصلی تغییر و توسعه فضای شهری به خصوص در نواحی پیرامونی آن است. به عبارت دقیق تر و بر مبنای همین کلیت شاید بتوان ساز و کار سرریز توسعه دهندگان و متقاضیان زمین و کاربری، منتج از اجرای کنترل های رشد محلی و پخش آن ها در شرایط تفرق سیاسی را مهمترین عامل تبیین کننده پدیده پراکنده رویی یا حومه نشینی در شهرهای ایران، خصوصا منطقه کلان شهری مشهد به عنوان نمونه مطالعاتی این پژوهش دانست. در این محدوده، سنجش پدیده پراکنده رویی هدف گذاری شده است، با این وجود از مواردی همچون افشاء هویت و ارائه کلیتی از تمام وجوه ادبیات این پدیده، عرضه معیارهای تمیز پراکنده رویی غربی از نمونه ایرانی آن و دست آخر پیشنهاد ابزارهای کنترلی و مهار این مساله می توان به عنوان اهداف فرعی این پژوهش نام برد. از مجموعه یافته های حاصل از سنجش پراکنده رویی، در ابتدا این نکته دریافت می شود که ترسیم تصویری درخور از میزان این پدیده، تنها با ترکیب نتایج دو سنجش کمی و کیفی میسر است. این تصویر نه تنها میزان فشردگی را در نواحی مختلف شهر نشان می دهد بلکه انطباق آن با نقشه هایی چون ادوار تاریخی گسترش فیزیکی کلانشهر و گونه های بافت شهری می تواند به تبیین تک تک اشکال پراکنده رویی به اصطلاح ایرانی در شهر هدف و عوامل شکل دهنده هریک از آنان بپردازد.