در نظام کیفری اسلام مجازات برخی جرائم،سلب حیات از مجرم است این مجازاتهاگستره قابل توجهی در ابواب حدود،تعزیرات و قصاص دارند. کمااینکه برخی دیگرازجرائم، مشتمل برمجازاتهائیاند که نوعاًو مطابق عادت و طبیعت خود موجب سلب حیات مجرم میشود.رجم درزنای محصنه وبه دارکشیدهشدن درمحاربه ازمصادیق قسم اخیرند. حال اگردر دو حالت فوق پس ازاجرای متعارف و معمول مجازات، مجرم سلب حیاتنگردید، آیا مجازات تکرار میگردد؟یا آنکه اجرای مجدد مجازات به قصد سلب حیات مجرم محتاج دلیل مستقلیاست؟نویسنده معتقد است در جرایمی که مجازات آن، قتل یا همان ازهاق نفس جانی است با فرض عدم سلب حیات پس از اجرای مجازات، مشروعیت اجرای مجدد مجازات منتفی نیست. ولی در جرایمی که مجازات آن، عناوینِ اسبابی است که عادتاًمنجر به ازهاق میشوداگر درموردی اتّفاقاًنتیجه معمول نداد اجرای مجدد آن،فاقد وجاهت شرعی است. این نظریهبا قواعد اولیّه ناظر به مجازاتها، قاعده درء نیز آن را اقتضاء میکن