سفرنامه های خارجی غالبا توسط ماموران سیاسی و مبلغان مذهبی تدوین گردیده اند که البته منافع، اندیشه و مقاصد سیاسی-مذهبی خاص خود و دول متبوعشان را در تصویر برداری از شرائط اجتماعی جامعه اسلامی و در راس آن جامعه ایرانی، در سده های اخیر دخالت داده اند. مستشرقین انگلیسی از زمره آنان به شمار می روند که به طور جانبدارانه، توام با تعصب و توجیه استیلای خود بر جهان اسلام به نگارش سفرنامه هایی در این خصوص مبادرت ورزیدند. لذا پژوهش پیش رو در صدد پاسخ به این سئوال اساسی است که مستشرقین انگلیسی چه تصویری از جامعه اسلامی و در راس آن ایران عصر قاجار در سفرنامه هایشان ارائه داده اند؟ یافته های پژوهش ضمن اثبات فرضیه مطروحه، بیانگر این واقعیت است که عدم شناخت واقعی از مذهب و اجتماع اسلامی- ایرانی از یک سو و نیز بینش استعماری-استثماری انگلیسی ها از دیگر سو موجب گردید تا گزارشی توام با تحقیر نسبت به فرهنگ و اجتماع اسلامی- ایرانی این دوره و در ابعاد مختلف، در منابع سفرنامه ای آنان انعکاس یابد که البته خود با واقعیات تاریخی بیگانه است. جوامع اسلامی به شکل توهین آمیزی جامعه ای منحط، کهنه، خرافاتی و جاهل، اهل افراط و تفریط، دو فضایی، دروغگو، متملق و در یک عبارت فلاکت زده و عقب مانده در اخلاقیات، آداب و رسوم و اعتقادات مذهبی معرفی گردیده اند. در این میان نگاه بخشی-سطحی و در عین حال تعمیم یک رذیلت اخلاقی به کل جامعه ایرانی نیز از مواردی است که نگاه بی طرفانه و منصفانه آنان را با تردید جدی رو به رو می سازد. مستشرقین انگلیس برخلاف دیگر اروپاییان که به زیباییها و جذابیتهای دنیای اسلام نیز توجه نشان داده اند، غالبا نگاه یکسویه را در این زمینه تبلیغ و از ذکر وجوه مثبت زندگی و فرهنگ مردم آن به دلایل پیش گفته استنکاف ورزیده اند.