تحلیل محتوای متون درسی تاریخ دانشگاهها با تأکید بر تکنیک سطح خوانایی فرای[1] * چکیده در سالهای اخیر کتب درسی رشته تاریخ برای دانشجویان کارشناسی از سوی نهاد رسمی یعنی سازمان «سمت» به طور گستردهای منتشر شده و مورد رجوع جمع کثیری از اساتید و بالتبع دانشجویان این رشته قرار گرفته است. حال طرح یک سؤال اساسی بجاست که کتب درسی مذکور تا چه میزان به لحاظ سطح خوانایی ـ یعنی روان بودن متن و سیر از سادگی به دشواری ـ از یک قاعده، شرط علمی و نظریهمندی تبعیت میکند؟ بیتردید رعایت و یا عدم رعایت این ویژگیها در فرایند آموزشی که معمولاً کتاب یا متون درسی نقش محوری ایفا میکند، تأثیر فراوانی خواهد گذاشت. لذا تعیین درجه پیچیدگی زبانی و یا به عبارت دیگر درجه و سطح خوانایی متن، یکی از مهمترین محورهای تحلیل محتوای کتب درسی به شمار میرود. در همین راستا سطح خوانایی متون درسی تاریخ تهیه شده توسط سازمان «سمت»، بر اساس تکنیک شاخص فرای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافتههای پژوهش حکایت از آن دارد که سطح خوانایی بسیاری از این کتابها به طور جدی محل نقد بوده و با معیارهای پذیرفته شده متخصصان این حوزه و در رأس آن تکنیک معیار فرای مطابقت ندارد که خود در نهایت ما را به یکی از دلایل ضعف آموزشی دانشجویان و مشکلات فراروی اساتید رشته تاریخ دانشگاهها رهنمون میسازد.