در سده های میانه اسلامی ایران مدعیان دروغین زیادی با ادعاهایی چون مهدویت، امامت، نبوت والوهیت ظهور کردند. آنان برای باورپذیری عمومی و بواسطه نفوذ در تار و پود اجتماع، جذب و جلب حمایتهای عمومی و نیز در جهت واکنش به طرح هر گونه تردید و شهبه به ویژه از سوی مخالفان نسبت به اهداف و انگیزه های دعاویشان، مجموعه ای از شگردهای تبلیغی را به کار می بستند. لذا پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با طرح این پرسش بنیادین که مدعیان دروغین در سده های میانه تاریخ ایران دارای چه شگردهای تبلیغی بودند؟ به روش توصیفی-تحلیلی و در راستای ارائه الگویی از بحث در تاریخ ایران، دریافته است که ادعای ارتباط با جهان ماوراء و در نتیجه دریافت الهام از جهان غیب و معنا، شبیه سازی با پیامبران و ائمه اطهار(ع) و در نتیجه ادعای برخورداری از کرامات معنوی، انتساب به جریان نافذ ریاضت و تصوف، تبارسازی دروغین، تیره انگاری گذشته و نوید آینده ای روشن برای پیروان، انجام سحر و جادو و شعبده و در نهایت پوشیدن نقاب در دستور کار مدعیان و متفکران پیرامونیشان قرار داشته است. بی تردید همه این شگردهای تبلیغی در راستای اقناع افکار عمومی، ایجاد فضای قدسی و الوهی پیرامون ادعا، شخص مدعی و نیز جریان منشعب از آن برای پیشبرد منافع سیاسی-مذهبی صورت می گرفته است.