ادبیات تعلیمی در طول تاریخ کارکردی وسیع داشته و به موضوعات مختلف اخلاقی، مذهبی، پند و اندرز، سیاست و ... پرداخته است. محتوای آثار تعلیمی به تناسب شرایط اجتماعی، هویت فردی و توانایی های آفریننده شکل گرفته است. «سقانفار» سازه ای بومی و مذهبی در مازندران است که متأثر از تحولات اجتماعی ـ سیاسی انتهای دوره صفویه و قاجار پدید آمد. نوع اولیه این سازه چوبی در مزارع و در مجاورت منازل مسکونی برای نگهبانی از محصولات ساخته می شد و در مسیر تبدیل شدن به سازه ای تعلیمی و مذهبی دچار تغییراتی گردید که به آن کارکرد و معنای تازه ای بخشید. هدف این پژوهش بررسی زمینه های شکل گیری، اهداف ساخت و مخاطبان سقانفارها جهت شناخت علت ساخت آنها بوده است. سؤال پژوهش این است که میزان ارتباط بین نقوش مذهبی و غیر مذهبی با آموزه های تعلیمی چقدر بوده است؟ فرضیه پژوهش آن است که هدف اصلی سازندگان سقانفارها، ایجاد یک سازه تعلیمی با هدف انتقال آموزه های اخلاقی بوده و از این رو تزئینات با رویکرد تعلیمی انتخاب و اجرا شده اند. پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده و کارکرد نقوش به کاررفته بر اساس محتوای آنها مورد تحلیل قرار گرفته است. داده ها به روش کتابخانه ای گردآوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد بر اساس موضوع، تزئینات در دو گروه مذهبی و غیرمذهبی قرار می گیرند که در آنها مضامین مشابه یا متفاوت ارائه شده است. تحلیل آمارهای استخراج شده نشان می دهد از نظر کمّی از موضوعات مذهبی بیش از موضوعات غیرمذهبی استفاده شده است. مضامین مشترک مورد استفاده به ترتیب بیشترین حضور در تزئینات عبارت اند از «شجاعت»، «جوانمردی»، «جهاد و شهادت یا مبارزه با ظلم» و «عدالت» که همه آنها آموزه های تعلیمی هستند. نسبت استفاده از مضامین مشترک در گروه تزئینات غیرمذهبی بیشتر از مذهبی است. بر این اساس به نظر می رسد علت اساسی شکل گیری و همچنین گسترده ترین کارکرد عمومی سقانفارها، جنبه تعلیمی آن ها بوده و هنرمندان مضامین مورد نظر را با استفاده متنوع از روایات مذهبی و تاریخی بیان کرده اند. سایر کارکردهای عبادی و آیینی، در سایه کارکرد تعلیمی معنا پیدا کرده است.