پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری مرجع دینی، حضرت امام خمینی (رحمته لله) بهعنوان بزرگترین انقلاب با بن مایههای مذهبی، ویژگی ممتازی را به آن بخشیده است. سبقه مذهبی انقلاب اسلامی با تاکید بر اصول علوی-شیعی، از رسمیت یافتن آن در دوران صفویه فراتر رفته، بلکه سر منشاء آن به قرون اولیه اسلام و بهخصوص نهضتها و باورهای علوی که خود را در بافت ضمیر فرهنگ کهن ایرانی بهویژه، ریشه در تبرستان و دیلمان دارد بر میگردد. همین امر زیربنای جمهوری اسلامی و بافتار سیاست خارجی و منطقهای ایران پس از انقلاب را با اهدافی چون: استقامت، عدالتطلبی، حقطلبی، ظلم ستیزی و غیره منجر به همپوشی با هویت اصیل ایرانی گردید. با این توصیف در پی پاسخ به این سوال هستیم که بنیانهای گفتمان و باور علوی-شیعی چه اثری بر بافتار سیاست خارجی و معادلات منطقهای ایران پس از انقلاب و بهخصوص حال حاضر داشته است؟ طبق یافته تحقیق، با اثرگذاری یک گفتمان مذهبی (علوی) که سابقهی طولانی در اساس جامعه و فرهنگ ایرانی دارد ما شاهد پیروزی انقلابی با عقاید دینی و احترام به همه ادیان و مذاهب، بر خواسته از خواست مردم بودیم. با توجه به همین امر و اثرپذیری سیاست خارجی از سیاست داخلی، بر کنش بیرونی-منطقهای ایران بهعنوان پیکان و قطبنمای عمل، اثر شگرفی گذاشته است. در این پژوهش با کاربست نظریه سازه انگاری به شیوه توصیفی-تبیینی و روش مطالعه کتابخانهای و اینترنتی در پی پاسخ به سوال هستیم.