در استراتژی کلان هر دولت «امنیت ملی» به عنوان یک اصل بنیادین به حساب می آید. در دهه های اخیر دولت های اسلامی منطقه خاورمیانه و جهان اسلام متحمل هزینه های سنگینی شده اند. چالش های منازعه میان اعراب و اسراییل و مداخلات فزاینده قدرت های فرا منطقه ای (آمریکا) و قدرت منطقه ای (اسراییل)، و همچنین به دلیل ناکارآمدی برخی از دولت های عربی وابسته به غرب در تأمین امنیت منطقه ای، موجب شده است، امنیت ملی ایران نیز به مخاطره بیفتد. سؤال اساسی که در این پژوهش مطرح می شود این است، ایران به عنوان یک قدرت مهم و برتر منطقه ای و نیز سایر دولت های اسلامی منطقه و جهان اسلام، چه استراتژی کارآمدی را می توانند اتخاذ نمایند تا از واگرایی به همگرایی و اتحاد نایل آیند و در نتیجه امنیت ملی آنها به طور پایدارتری تامین گردد؟ پژوهش حاضر در پی ارایه این استراتژی است که با توجه به دومینوی انقلابات در کشور های عربی، دولت ایران با همراه سازی سایر دولت های اسلامی منطقه خاورمیانه و با به کارگیری از رویکرد نظری «موازنه تهدید» خواهند توانست در مقابل مداخله گرایی آمریکا- اسراییل ایجاد بازدارندگی کنند، در غیر این صورت باید وضعیت ناامنی موجود جهان اسلام را برای آینده نامعلوم تحمل کنند. رهیافت پژوهشی این اثر به روش تبیینی و با استفاده از مدل هندسی تدوین شده است.