زمانی که فلسفه غرب در عصر ظلمت به سر می برد، برخی فیلسوفان مسلمان با درک عمیق فلسفه و به کارگیری آن در حوزه اسلامی به نوآوری هایی دست یافتند. علاوه بر این، توانستند بر اندیشمندان ادیان مختلف نیز تاثیرگذار باشند. ابن سینا و ابن رشد را می توان نمونه آشکاری برای تاثیرات مختلف در حوزه یهودیت به حساب آورد. این پژوهش که با شیوه توصیفی-تحلیلی نگارش گردیده به واکاوی دیدگاه های ابن سینا و ابن رشد درباره خردورزی در اصول و آموزه های دینی پرداخته و تاثیر آن ها را بر ابن میمون یهودی مورد واکاوی قرار می دهد. ابن سینا به عنوان فیلسوفی عقل گرا توانست مبانی دین را به روش عقلی اثبات نماید و علاوه بر این، ابن رشد به مواردی جزئی تری مانند تاویل نیز پرداخت. در نتیجه، هر یک از ابن سینا و ابن رشد توانستند بر یهودیت به ویژه ابن میمون در ارتباط میان عقل و دین تاثیرگذار باشند.