یکی از مفاهیم پرکاربرد در دوره معاصر مفهوم تکفیر می باشد. واژه ای که آثار فراوانی در جامعه اسلامی بجای گذاشته و تبعات آن دامنگیر بخش زیادی از امت اسلام شد. این امر که سابقه ای دیرینه داشته و در دهه های اخیر از شدت و فزونی برخوردار شد دارای ریشه ها و مبانی مختلف در داخل و خارج دنیای اسلام می باشد. در این میان، فرقه وهابیت سهم بیشتری از تکفیر سایر مذاهب را بر عهده داشته و با تکثیر این ویروس باعث ریخته شدن خون هزاران انسان بی گناه و تلفات سنگین انسانی و مالی و تعدی به هزاران تن از زنان مسلمان و ... شده است. یکی از سردمداران این تفکر بعد از احمد بن تیمیه حرانی، محمد بن عبدالوهاب می باشد که با انتخاب مبانی خاص و ارائه نظراتی بر خلاف تفکر قاطبه مسلمین، زمینه گسترده تر شدن این پدیده را فراهم نمود. در نقطه مقابل اندیشمندان فراوانی از میان فریقین به تبیین مبانی واقعی تکفیر پرداخته و پاسخهای روشنی به سلفی های تکفیری داده اند. سوالی که در این تحقیق بدنبال پاسخ آن بوده ایم کشف مبانی تکفیر از دیدگاه محمد بن عبدالوهاب و در نقطه مقابل ایشان، مبانی واقعی تکفیر از دیدگاه آیه الله سبحانی بوده است که با روش تحلیلی - توصیفی و با مراجعه به منابع و متون موجود، بدان پرداختیم. یافته های تحقیق در بررسی مقایسه تطبیقی دیدگاه های این دو شخصیت چنین است که بر اساس نظرات آیه الله سبحانی، مبانی مورد نظر ابن عبدالوهاب هیچ گونه انطباقی با واقعیتهای دینی نداشته و کفر مورد نظر برخی روایات مانند کفر منکران امامت، کفر فقهی مقابل اسلام نبوده بلکه بیانگر ابعاد دیگری از کفر در مقابل ایمان واقعی است.