انسان موجودی ضعیف بوده و در تمام مراحل زندگی نیازمند عنایت الهی است. نفس آدمی مؤثرترین عامل در انحطاط یا ارتقای اوست. بیشتر مردم مرتکب لغزش ها و نافرمانی خدا شده، در مبارزه با نفس شکست می خورند و در این هنگام است که ناامیدی به سراغ آنان آمده، حرکت قهقرایی در پیش می گیرند و برای همیشه از رستگاری و رسیدن به کمالات انسانی مأیوس می گردند. وقتی انسان راه بازگشت را به روی خویش مسدود می بیند، حاضر به تجدیدنظر در رفتار خود نیست و با توجه به تیرگیِ افق آینده اش، به هر سرکشی و طغیانی دست می زند. تجسّم اعمال زشت و سنگینی آن ها، همانند کابوسی وحشتناک بر روح انسان سایه می افکند و او را دچار اضطراب و فشار روانی می گرداند خداوند با عنایتی که به بندگان خویش دارد، راهی برای آنان قرار داده است تا هر قدر هم آلوده به گناه و نافرمانیِ حق باشند، راه نجات برایشان فراهم و امکان جبران مهیّا باشد; توبه و بازگشت به سوی پروردگار راهی است که خدا در برابر انسان ها قرار داده است تا از یأس و نومیدی بپرهیزند و بدانند آفریدگارشان پذیرنده افراد عاصی است.بنابراین در این مقاله پیش رو با روش توصیفی و تحلیلی ابتدا به امید و راههای ایجاد امید درقرآن و روایات و سپس به نقش مدیریت امید در تربیت انسان می پردازیم