پرسش از چرایی و نسبت میان عقل و دین همواره از پرسش های بشر دغدغه مند بوده است به ویژه در عصر حاضر، اهمیت و وضوح این مسئله دوچندان می نماید. چرا که می تواند تاثیر مستقیم در عملکرد حاکمان اسلامی داشته باشد. در این پایان نامه، با روش تحلیل – توصیفی به این مسأله در دیدگاه و منظر استاد شهید مطهری و علامه جوادی آملی پرداخته ایم. استاد مطهری معتقد است که دین اسلام بیشترین حمایت را از عقل کرده است و اساساً دین تأییدش را از عقل می گیرد. البته عقل هم خود به دلیل محدودیت هایی که دارد توان برآوردن همه نیازهای بشر را ندارد و خود را نیازمند دین می داند. از نظر ایشان رابطه و نسبت بین عقل و دین رابطه ای دو سویه است و ایشان جمله ی «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع» را کاملاً درست و عقل و دین را کامل کننده یکدیگر می دانند. از منظر ایشان اسلام با قرار دادن هدف ها در قلمرو خود و واگذاشتن شکل ها در قلمرو عقل از هر تضادی با یکدیگر جلوگیری کرده است. از نگاه حکیم متأله، علامه جوادی آملی عقل، جزیی از دین است و عقل و نقل جایگاه کاشفیت از قول و فعل خداوند را دارا هستند. بنابراین فرض ناسازگاری با دین در در نظر ایشان نامعقول است. آنچه ممکن است در آغاز رخ دهد، در واقع تعارض بین عقل و نقل است که راه حل آن به شکل مبسوط در علوم و معارف اسلامی مطرح و راه های علاج آن مشخص شده است.