1403/02/12
مهدی شاهرخ

مهدی شاهرخ

مرتبه علمی: استادیار
ارکید: https://orcid.org/0000-0001-8137-2102
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: https://www.scopus.com/dashboard.uri/Mehdi_Shahrokh
دانشکده: دانشکدۀ ادبیّات و زبان‌های خارجی
نشانی: بابلسر- سه راه دانشگاه- بلوار دانشگاه- پردیس دانشگاه مازندران- دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی- گروه زبان و ادبیات عربی
تلفن: 01135302205

مشخصات پژوهش

عنوان
نقاب و سایه از دیدگاه کارل یونگ در اشعار محمد عفیفی مطر
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
نقاب، سایه، کارل یونگ، محمد عفیفی مطر، کهن الگو
سال 1399
پژوهشگران آنه محمد سقلی(دانشجو)، حمید رضا مشایخی(استاد راهنما)، مهدی شاهرخ(استاد مشاور)

چکیده

کارل گوستاو یونگ ، حدود یک سده‌ی پیش در اروپا در عرصه‌ی روانشناسی تحلیلی ، نظریه‌ای را تحت عنوان کهن الگوها ارائه داد که مطابق آن ، رفتارها و تعاملات انسان و جنبه‌های ناخودآگاه جمعی بشر مورد بررسی قرار‌گرفت و افق‌های نوینی در چگونگی تحلیل و نقد آثار ادبی پیش روی پژوهشگران قرار گرفت. یونگ اعتقاد دارد که منشأ آموخته‌های گذشتگان در ضمیر ناخودآگاه بشر پنهان است که با کمک کهن الگوها در آثار ادبی نمود پیدا می‌کند. از میان کهن الگوهای یونگ ، نقاب و سایه‌ در روانشناختی انسان و تکامل شخصیت از جایگاه ویژه‌ای برخوردار هستند و سایه عموماً به غرایز حیوانی و افکار پلیدی اطلاق می‌شود که در درون آدمی پنهان است و انسان سعی در مخفی کردن آن‌ دارد و نقاب هم به شخصیت بیرونی فرد اطلاق می‌شود که با آن در جامعه حضور پیدا می‌کند. با توجه به اینکه کهن الگوهای یونگ ، وجه مشترک بسیاری از انسان‌ها به ویژه شعرا به شمار می‌رود ، لذا در جستار حاضر ، دیوان‌های محمد عفیفی ‌مطر شاعر معاصر مصر در چهارچوب دو کهن الگوی نقاب و سایه‌ی یونگ به روش تحلیل توصیفی مورد بررسی واقع می‌شود و روش نمود این کهن الگوها در اشکال مختلف و چگونگی تبلور تبعات مثبت و منفی آن در اشعار شاعر مذکور مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و معلوم می‌شود که عفیفی مطر با توجه به شرایط خفقان سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه‌‌ی عرب ، سعی در روشنگری مردم دارد تا جایی که بتواند به آن‌ ها چهره‌های واقعی حاکمان مستبد را که در ورای نقاب‌های کذایی خود پنهانند ، معرفی‌کند. شاعر در استفاده از نقاب‌های حاکمان به جنبههای منفی نقاب پرداخته ، ولی برای نقاب‌هایی که برای خود و وطن پرستان به کار برده ، به جنبه‌های مثبت نقاب پرداخته است و در نقاب‌های وطن معمولاً به هر دو وجه مثبت و منفی آن بها داده است و هم چنین او در اشعارش از سایه‌های قساوت ، خیانت و . . . برای حاکمان ظالم کشورش و از سایه‌های انکار ، ترس و . . . برای مردم و جامعه‌ی زجر کشیده‌ی مصر استفاده می‌کند که از یک طرف با دیدگاه یونگ قابل انطباق می‌باشد و از طرف دیگر تماماً به جنبه‌های منفی سایه اهتمام می‌ورزد و بالاخره نتیجه‌ی پژوهش نشان می‌دهد که او کمتر راه حلی را برای گذر از تبعات منفی این کهن الگوها بیان می‌کند بلکه اکثراً در حد بیان موضوع بسنده می‌کند.