1403/02/30
ساناز ساعی دیباور

ساناز ساعی دیباور

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکدۀ ادبیّات و زبان‌های خارجی
نشانی: دانشگاه مازندران
تلفن: 011-35303000

مشخصات پژوهش

عنوان
تابلو
نوع پژوهش
کتاب
کلیدواژه‌ها
اوژن یونسکو، نمایشنامه
سال 1401
پژوهشگران ساناز ساعی دیباور

چکیده

تابلو نقاشی نمایش تک پرده ای است که در آن نقاش می خواهد تابلویش را به مرد فربه که تاجری رند و نابکار است بفروشد. شخصیت ها هیچ عمق روان شناسی ندارند و بُعد اجتماعی که یونسکو به کار می برد کاملاً تصادفی ست. در این نمایشنامه مرد فربه نماد تنهایی انسان است، انسانی که بین دو حد غایی نهایت و بی نهایت به دام افتاده است، و نه التیام می یابد و نه تسکین. او در پی ارزشی مطلق در زندگی خویش می گردد، ناخودآگاه دنبال بُعد گمشده ای است که هر چقدر پیش می رود بیشتر از آن دور می شود. برای رهایی از بُعد محدود و ناخواسته ای که در خود سراغ دارد دست به دگرگونی جهان اطراف خود می زند ولی این جستجویِ خوشبختی به هیچ می انجامد و بهشت گمشدۀ او همیشه گمشده باقی می ماند. تنها چیزی که می تواند حس عدم رضایت را از او دور کند جستجوی آرمانی برتر در زندگی ست- زیبایی. اما همیشه در حاشیه جهان مثل بیگانه ای می ماند و دستش به زیبایی آرمانی اش نمی رسد. یونسکو در کالبد مرد فربه انسان هایی را ترسیم می کند که در جستجوی زندگی هستند، در پی واقعیتی بنیادین می گردند و وقتی از خودشان جدا می اُفتند رنج می کشند. برای یونسکو آبسورد همین است، همین که انسان ها از ریشه شان جدا بیافتند، ناامیدانه در پی آن بگردند و در نهایت در هزارتویی فاقد معنا به حال خود رها شوند و هیچ مأمن و گریزگاهی برای خودشان متصور نباشند.