1403/02/08
روح اله رحیمی

روح اله رحیمی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید: 0000-0003-0597-6160
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده هنر و معماری
نشانی: گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه مازندران،بابلسر، ایران
تلفن: 01135302720

مشخصات پژوهش

عنوان
کشف فضای گمشده (از فضای گمشده تا مکان)
نوع پژوهش
کتاب
کلیدواژه‌ها
معماری،فضای گمشده، مکان
سال 1398
پژوهشگران محمدرضا بمانیان ، روح اله رحیمی

چکیده

به نظر می رسد بازشناسی تجربه های گذشته و حال و افسون زدایی از آن ها، و در ادامه تبدیل کردن این تجارب به آگاهی فرهنگی در قالب میراث بشری، می تواند به مثابه راهبردی مطرح گردد که امکان خروج انسان از فضای مه آلود و سردرگم کننده ناشی از بمباران اطلاعاتی جهان در حال جهش را فراهم آورد.زمینه های مرتبط با طراحی، علی الخصوص طراحی معماری و شهرسازی نیز، از جمله رشته هایی محسوب می گردد که در آن ها، سیر از تجربه های به فعلیت در آمده به سوی تجارب ممکن، از موقعیتی کلیدی در روند تعالی و پیشرفت برخوردار می باشد. درست به همین دلیل است که در این حیطه گفتمانی نیز، حرکت به سمت مرزهای خودآگاهی و دستمایه قراردادن تجربه های آگاهانه از چگونگی ایجاد تغییر در محیط، از جمله راه کارهایی محسوب می گردد که توان کنترل و هدایت محیط را افزایش می دهند و طراحان را در زمینه شکل دادن به محیطی مناسب یاری می رساند. البته نباید چنین رویکردی را به معنای تقلیل کنش طراحی، به نظام هایی کاملاً صریح و بسته، قلمداد کرد؛ چرا که طراحی، فی نفسه کنشی است که با کیفیت ها، پیوندهای پیچیده و ابهام سروکار دارد و دست آخر همچون یک کنش هنری که تلفیق پیچیده ای از عقلانیت و ضدعقلانیت است، باقی می ماند. جنبه ضدعقلانی کنش طراحی، قابل تحلیل و بررسی نمی باشد و صرفاً جنبه عقلانی آن است که از طریق تحقیق و بررسی، افق های خود را بر روی طراح می گشاید و بدین ترتیب عامل گسترش افق های خود می گردد. از این منظر است که می توان طراحی را، خلق و ارزیابی همه شکل های ممکن، برای چیزی، به منظور کشف چگونگیِ ساخت آن چیز دانست که استمرار فرهنگی آن، در قالب مقوله میراث معنا می یابد. بدون چنین میراثی، ما در تاریکی قدم برمی داریم و در تاریکی، امکان هیچ گونه گفتگویی ممکن نمی گردد. جنبه عقلانی کنش طراحی را، می توان فعالیتی دانست مرکب از تصمیم گیری و گزینش روش خاص، از میان روش های مختلف انجام یک کار به خصوص. در چننی گزینشی است که ارزش ها و معیارهای خاصی مورد استفاده قرار می گیرد، که باعث تمایز میان انواع گزینش ها و به طریق اولی، انواع طرح ها از یکدیگر می گردد. نتیجه منطقی مباحث ذکر شده، این است که برای طراحی به این روش، لازم است که طیف وسیعی از گزینه ها و الگوها تهیه شود ـ که البته کار مشکلی است ـ و رابطه ای صحیح و منطقی بین این الگوها و وضعیت ها، عملکردها و