1403/02/16

قدسیه رضوانیان

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکدۀ ادبیّات و زبان‌های خارجی
نشانی: بابلسر- پردیس دانشگاه مازندران- دانشکده علوم انسانی- گروه زبان و ادبیات فارسی
تلفن: 35302669

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی دلالت ضمنی در شاهنامۀ فردوسی (با تأکید بر داستان‌های فریدون، رستم و سهراب، سیاوش، کیخسرو و رستم و اسفندیار)
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
شاهنامۀ فردوسی، دلالت ضمنی، بافت روایی، سطح واژگانی، سطح نحوی، سطح بلاغی، سطح نمایش
سال 1402
پژوهشگران مریم قربانیان(دانشجو)، قدسیه رضوانیان(استاد راهنما)، رضا ستاری(استاد مشاور)، حمیدرضا حسن زاده توکلی(استاد مشاور)

چکیده

دلالت ضمنی یا بیان غیرمستقیم همواره یکی از مباحث مهّم حوزۀ نقد ادبی و مطالعات بلاغی و زیبایی‌شناسانه بوده است که برای درک و دریافت آن باید میدان مداقّه را فراتر از سطح واژگان یا بیت‌ها و جمله‌ها برد و ساختار و طرح کلّی متن را در نظر گرفت و از خردترین تا کلان‌ترین عناصر یک متن را با توجّه به بافت کلّی اثر، مورد بررسی قرار داد. در این بررسی ساختاری، عنصر روایت نقشی به سزا دارد و تنها در سایۀ مطالعات اجزای ساختار روایی و همبستگی این اجزا با یکدیگر و با کلّ متن در زمینه‌های مختلف از جمله دلالت ضمنی می‌توان به نتیجه‌ای درخور دست یافت. برخی از این اجزا و عناصر تشکیل‌دهندۀ متن عبارتند از: سطح آوایی، سطح واژگان و نحو (ساحت زبانی)، تصویر: تشبیه، استعاره، تمثیل (ساحت بلاغی)، لحن و نمایش (ساحت نمایشی) که همگی در خلق معانی پنهان نقش دارند. در شعر فردوسی، دلالت ضمنی در سطوح مختلف به چشم می‌خورد؛ این پژوهش با رویکرد توصیفی - تحلیلی بررسی این سطوح مختلف در بخش‌هایی از پنج داستان شاهنامه (فریدون، رستم و سهراب، سیاوش، کیخسرو و رستم و اسفندیار) پرداخته است. نتایج به‌دست‌آمده حاکی از آن است که سطوح مذکور به میزان متفاوت در خلق معانی ضمنی در شاهنامه دخیل هستند و در این میان به نظر می‌رسد ساحت واژگانی و نمایشی پرکاربردتر بوده‌اند. در نهایت حاصل این بررسی، نمودار انسجام بافت روایی در کل اثر است.