حق پخش تلویزیونی لیگ برتر فوتبال بانوان می تواند موجب اشتغال زایی و درآمدهای بسیاری در جامعه شود؛ از این رو مطالعه امکان حق پخش تلویزیونی لیگ برتر فوتبال بانوان و توسعه آن بسیار ضروری است. هدف از این پژوهش بهره گیری از رویکرد نظریه داده بنیاد در جهت طراحی مدل حق پخش تلویزیونی لیگ برتر فوتبال بانوان است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است، بر اساس اهداف پژوهش، از نوع کاربردی؛ روش انجام آن، اکتشافی؛ و روش جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه نیمه ساختارمند بوده است؛ که داده های حاصل از آن، با بهره گیری از کدگذاری باز، محوری و نظری، تجزیه و تحلیل شد. جامعه تحقیق شامل نخبگان و صاحب نظران فوتبال بانوان بودند. در ابتدا گردآوری داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند در دسترس آغاز شد و در ادامه به روش گلوله برفی دنبال شد که در مجموع 18 متخصص در مصاحبه ها شرکت کردند. نتایج بخش کیفی نشان داد که در جهت امکان حق پخش تلویزیونی لیگ برتر فوتبال بانوان ایران، سه مولفه و 50 عامل را باید مدنظر قرار داد که عبارتند از: « عوامل پیشبرنده» با 20 عامل، « فرآیندها» با 23 عامل و « عوامل مرتبط با پیامدها» با هفت عامل. مسئولان ورزش کشور و دولت می توانند با حمایت از حق پخش تلویزیونی لیگ برتر فوتبال بانوان ایران، زمینه پخش مسابقات فوتبال بانوان را بنا نهند تا فوتبال بانوان ایران نیز بتواند از منافع مادی و معنوی آن بهرمند شود.
