1403/02/11
فاطمه کاردل

فاطمه کاردل

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم دریایی و محیطی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
پاسخ‌های اکوفیزیولوژیک و بیوشیمیایی سه گونه درختی جنگل های هیرکانی به آلودگی گرد و غبار کارخانه سیمان مازندران
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
عناصر سنگین، گونه های درختی، شاخص مقاومت به آلودگی، جنگل‌های هیرکانی، سیمان .
سال 1402
پژوهشگران جمشید اسلام دوست(دانشجو)، محسن حسینی(استاد راهنما)، فاطمه کاردل(استاد مشاور)

چکیده

کارخانه سیمان یکی از مهمترین منابع تولیدکننده ذرات گردو غبار در هوا است، گـردوغبـارحاصل از آنها میتواند اثرات منفی بالقوهای بر جوامع گیاهی حوزه نفوذ بگذارد. قطر ذراتی از گرد و غبار سیمان که کمتر از قطر روزنههای گیاهی است می تواند با عبور از روزنه سطح برگ به بافت میانی گیاه نفوذ کند و و از آن جا که بیش از80 درصد این ذرات را کربنات کلسیم تشکیل میدهد، با آب میان بافتی واکنش نشان داده و اسید کربنیک ایجاد می کند. اسید تولید شده بر سیتوپالسم، هسته، واکوئلها به ویژه کلروپالستها و میتوکندریها اثرات منفی گذاشته و باعث اختالل در فعالیتهای فتوسنتزی گیاه، تنفس میتوکندریایی، تنظیم مواد غذایی و آب سلولی و همچنین سلب مقاومت گیاه در مقابل ورود باکتریها وعوامل بیماریزا میشوند. با توجه به تاثیر آالینده ها روی مورفولوژی، فیزیولوژی و بیوشیمیایی گونههای درختی و خاک در جنگل هیرکانی و فعالیت گسترده صنایع متعدد تولید سیمان در منطقه تاکنون مطالعه دقیق و جامع ای در این زمینه انجام نشد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر عناصر سنگین بر و یژگیهای فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و روزنه برگها در سه گونه درختی مهم جنگلهای هیرکان ی در شمال ای ران انجام شد. برگهای گونههای بلوط ) Quercus فاصله پنج در( Carpinus betulus L.( ممرز و( Parrotia persica (DC.) C.A.M.( انجیلی ،(castaneifolia C.A.M. مختلف )ایستگاه اول ) I S): 500-300 متر، ایستگاه دوم )II S): 800-1000 متر، ایستگاه سوم )III S): 1800-2000 متر، ایستگاه چهارم ) IV S): 4800-5000 متر، ایستگاه شاهد ) V S): به عنوان ایستگاه مرجع، در اطراف کارخانه سیمان در استان مازندران، شمال ایران نمونه برداری شدند. آلودگی عناصر سنگین برگ درختان و خاک، پارامترهای فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی، ویژگ یهای روزنه، وضعیت آب برگ و مواد مغذی برگ اندازهگیری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند . برای گونههای در نظر گرفته شده، نتای ج فیزیولوژیکی کاهش کلی در فتوسنتز، هدایت روزنهای، تعرق، دیاکسیدکربن مزوفیلی، پتانسیل آبی و کارایی مزوفیلی را با افزایش آلودگی ناشی از عناصر موجود در فواصل مختلف از کارخانه سیمان نشان داد. همزمان، کاهش قابل توجهی نیز در پارامترهای بیوشیمیایی کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، محتوی کارتنوئید، پراکسید هیدروژن )2O2H )و pH با افزایش آلودگی عناصر مشاهده شد. با این حال مقادیر نشت الکترولیت و محتوی آسکوربیک اسید در همه گونههای مورد بررسی با افزایش مقادیر آلودگی، افزایش نشان دادند. تراکم روزنه برگ به ترتیب betulus .C > persica .P > castaneifolia .Q بود و یک روند صعودی کلی را با افزایش مقادیر آلودگی ) کاهش فاصله از منبع آلودگی( نشان داد. همچنین، نتایج نشان داد که عناصر سنگین ویژگیهای روزنه و سلول محافظ را تغییر م یدهد. پارامترهای برگ شامل محتوی رطوبت نسبی، محتوی ماده خشک برگ و سطح ویژه برگ در نزدیک شدن به منبع آلودگی )کارخانه سیمان( مشاهده شد، در حالی که محتوی رطوبت خالص، وزن برگ در واحد سطح، رطوبت برگ در واحد سطح کاهش ی افت. میزان منیزیم و نیتروژن برگ در بین گونهها تفاوت معنی داری نداشت اما در نزدیک شدن به منبع آلودگی به طور معنی داری کاهش یافت. محتوا ی فسفر برگ گونهها به ترتی ب persica .P > castaneifolia .Q > betulus .C بود. محتوای پتاسیم برگ با نزدیک شدن به منبع آلودگی 43 - 2 درصد افزایش میی ابد، در حالی که محتوای کلسیم برگها 36 – 22 درصد کاهش نشان میدهد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که مشخصههای محتوی آسکوربیک اسید، پتانسیل آبی، کلروفیل a، دما، دیاکسیدکرین مزوفیلی و پراکسید هیدروژن ممکن است در پایش بیولوژیکی مفید باشند. در نهایت با توجه به نتایج بهدست آمده میتوان بیان کرد که بهترین عملکرد در پاسخ به آلودگی عناصر سنگین به ترتیب betulus .C > castaneifolia .Q > persica .P است. بنابراین پیشنهاد میشود گونه انجیلی )persica .P )میتواند بهعنوان پایشگر زیستی استفاده شود، در حالی که ممرز ) betulus .C )م یتواند بهعنوان شاخص زیستی برای تجمع گرد و غبار و آلودگی عناصر سنگینبکار گرفته شود